loading...

آئین مستان

متن روضه شهادت امام جواد,متن روضه,شهادت امام جواد,روضه شهادت امام جواد,امام جواد,روضه امام جواد,متن روضه همراه با صوت,متن مداحی همراه با صوت,متن روضه همراه با سبک,متن مداحی همراه سبک,آئین مستان,دانلود

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2234 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1292 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6710 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3816 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4371 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 4241 زمان : نظرات (0)

لب تشنه بود، تشنه ی یك جرعه آب بود

مردی كه درد های دلش بی حساب بود

پا می كشید گوشه ی حجره به روی خاك

پروانه وار غرق تب و التهاب بود

در ازدحام و هلهله ی نا نجیب ها

فریاد استغاثه ی او بی جواب بود

یك جرعه آب نذر امامش كسی نكرد

هر چند آب دادن تشنه ثواب بود

آخر شبیه جد غریبش شهید شد

آری دعای خسته دلان مستجاب بود

تا سایبان پیکر نورانیش شوم

بال کبوتران حرم را شتاب بود

میگه دیدم یه جایی پرنده ها بالاشون یه هم دادن سایبون درست کردن آفتاب به بدن عزیز زهرا نتابه، اما فدای بی کفن دشت کربلا

آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود

هم تیغ هم نیزه خون تنش را مکیده بود

هم داغ دیده شرر آفتاب بود

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 7121 زمان : نظرات (0)

عنایات جواد الائمه رو بخونید،خیلی عجیبه،بارها و بارها این نانجیب ها به اذیت و آزار این ذوات مقدسه پرداختند،مخصوصاً جواد الائمه رو از سنین خردسالی مأمون ملعون اذیت و آزار می كرد،اُم فضل ملعونه اومد پهلوی ملعون،شكایت آورد،اینقدر بدگویی از آقا جواد الائمه كرد،تاریخ نوشته،مأمون ملعون،مست لایعقل بود،شبانه از خانه بیرون شد،سوار بر اسب،شمشیر در دست،وارد حجره ی جوادالائمه شد،با خیال باطل خودش،شمشیر آنقدر بر بدن نازنین آقا جوادالائمه زد،دخترشم داره میبینه،دخترش با اینكه خودش اومده تحریك كرده بابارو،ترسید،گفت:عجب كاری بابام كرد،مست بود نفهمید،اگه هشیار بشه،شاید منم اذیت كنه،این طور تحریكش كردم،وقتی به هوش اومد گفت:بابا فهمیدی چیكار كردی،گفت:نه.گفت:وارد حجره ی جواد الائمه شدی با شمشیر،او را قطعه قطعه كردی،گفت:نه باورم نمیشه.چون بعد از اینكه آقا امام هشتم به شهادت رسید،همه ی مردم از مأمون برگشتند،دیگه نمی خواد خطای قبلش رو تكرار كنه،خادمش رو طلبید،گفت:ببینم من دیشب تو چه حالی بودم،گفت:امیر همینطور كه دخترت گفت:رفتی تو حجره ی جواد الائمه،با شمشیر بر پیكر جواد الائمه زدی،ترس بیشتر بر بدنش افتاد،گفت:برو یه خبری بیار ببینم چه خبری شده،وارد حجره ی جوادالائمه شد،دید آقا سر سجاده اش نشسته،خیلی خدا رو شكر كرد،برگشت،گفت:الحمدالله اونجور كه من دیدم جوادالائمه سالمه،اما دیدم دیشب چیكار كردی،گفت:بگید جوادالائمه بیاد،اكرام،احترام،حرفم اینه،آقا جوادالائمه،با وجود اینكه این نانجیب،دیشب مست وارد حجره اش شد،این جسارت رو كرد،گفت: مامون،می خوام یه حرزی بهت بدم،حرز منه، این حرز همرات باشه،هیچ موقع دشمن به تو آسیبی نمی رسونه،بعد تو بری در خونه جواد الائمه دست خالی برگردی...

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 4925 زمان : نظرات (0)

با شال عزا زائرا میان چه خبره مشهد امشب

سینه میزنن روضه میخونن روبروی گنبد امشب

یا امام رضا به خدا غریب تنها

تو خونه مثل زهرا جونت و کشتن امشب آقا

نبودی ببینی جگرش برای یه کم آب می سوزه

نبودی ببینی که تنش سه روز توی آفتاب...

همیشه دلم توی کاظمین کنار باب المراده

یا که زائر مشهد الرضا کنار با الجواده

یا امام رضا مگه چی بوده گناهش

میبینه با اشک آهش که خونش قتلگاهش

دو تا امام ما رو تو خونشون، همسرانشون به شهادت رساندن یکی امام حسن یکی امام جواده هر دو به دست همسرانشان مسموم شدن تو خونه خودشون، اما از بغداد تا مدینه فرق زیاده، امام حسن زهر دادن اما حسن خواهر داشت تا دید جگرش داره پاره میشه گفت بگین زینبم بیاد، امام حسن دو برادر مثل حسین و عباس داشت، امام حسن بچه هاش دورش بودن؛ اما امروز امام جواد هی به در دیوار نگاه کرد نمی دونست بگه پسرم، یه نفر نبود سرش و بغل بگیره.

 این سفارش تمام انبیاء ماست که دم جون دادن همه بیان یه مثال بگم پیغمبر مگه نبود فرمود: علی و فاطمه بیان حتی حسن و حسین که خودشون رو سینه پیغمبر انداختن حضرت علی اومد برشون داره پیغمبر فرمود نه علی جان اینا رو سینه ام باشن من راحتر جون میدم، حضرت زهرا همینجور بیام جلوتر حضرت علی هم همه دور برش بودن،

 همه گفتن بیاید فقط یک نفر گفت زینب نیا، زینب نیا بالای گودال، اگه بیای ببینی رو سینه حسینت نشستن، زینبش اومد بالا تل دید حسینش میگه: خواهرم برگرد زینب برگشت خیلی طول نکشید دید زمین کربلا داره می لرزه همه دارن تکبیر میگن، چه خبره یه نگاه کرد دید سر حسین بالای نیزه است، حسین....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 7247 زمان : نظرات (0)

در حجره در بسته تنی در تب و تاب است

جان می دهد تشنه ی یک جرعه آب است

ناله ها زند کنج حجره، دست پا زند

چون مار گزیده تنم از کینه بسوزد

از لعل لبم تا جگر سینه بسوزد

از جفا شده خون دل من

همسرم شده قاتل من

نه مادر نه خواهر نه همدم یاری

تا بحر من خسنه کند ناله زاری

ای هم نفس نا نجیبم

کف نزن ببین من غریبم

روضه بخونم براتون، یا علی بن موسی الرضا، چهل سال امام رضا منتظر بود خدا بهش یه جوون داد، اینقدر علی بن موسی الرضا دوست داشت این جواد الائمه رو می فرمود: با برکت تر از این جوان تو اسلام نیومده؛ میگن این شب ها هرکی میزه زیارت امام رضا همه باب های دیگر رها می کنن همه از باب الجواد وارد حرم میشن وقتی میاد باب الجواد یه آقازاده آغوش باز کرده.

مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود

اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود

گریه مکن بهانه به دست کسی مده

با گریه هات هیچ مداوا نمی شود

خسته مکن گلوی خودت را برای آب

با آب گفتن تو کسی پا نمی شود

اینقدر پیش چشم کنیزان به خود مپیچ

با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود

گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود

در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود

باور کنم به در نگرفته است صورتت

این جای تنگ و این قدو بالا نمی شود

با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند

جز هلهله جواب مهیا نمی شود

با غربتی که هست تو غارت نمی شوی

نیزه به جای جای تنت جا نمی شود

خوبی پشت بام همین است ای غریب

پای کسی به سینه ی تو وا نمی شود

خدا لعنت کنه همه قاتل های ائمه رو خدا لعنت کنه جده ملعونه رو وقتی زهر به امام حسن داد، میگن تا دست پا زدن امام حسن رو دید گریه کرد پشیمون شد؛ اما این ام الفضل نا نجیب نمی دونم چه زنی بوده، همچین که صدای جواد الائمه بلند شد، بعضی از کنیزا دشون به رحم اومد رفت همه رو خبر کرد، گفت: یه عده ای پا بزنند یه عده ای دست بزنن تا صدای آقا رو کسی نشنوه؛ یه وقت دیدن دیگه صداش نمیاد در حجره رو باز کردن دیدن گرد غبار همه ی حجره رو فرا گرفته حضرت صورت رو خاک گذاشته، یه ریسمان آوردن پای حضرت بستن چند نفر سر ریسمان گرفتن از پله ها بردن بالای بام، بدن بالای بام زیر آفتاب گذاشت آی بنازم به معرفت کبوتران اومدن بالهاشون باز کردند سایبون برای بدن عزیز زهرا درست کردند.

این یه بدن بود کبوتران سایه کردن، لا یوم کیومک یا ابا عبدالله، ای حسین، یه جمله روضه بخونم، یه کاری کردن با بدن اربابمون زینب که نشناخت بماند، دختری که سال ها تو آغوش ابی عبدالله بود یه وقت رو پا بلند شد گفت عمه این سر بریده مال کیه، عمه چشماش خون آلوده، دندان هاش خون آلوده، پیشانیش خون آلوده، گیسوانش خون آلوده، جلو چشم دختر چوب برداشت

آی حسین.....

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 2249 زمان : نظرات (0)

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود

روی بوم خونه ای، یه بدن افتاده بود

غربت و بی کسیش از، حال و روزش حاکی بود

آخه لبهاش خونی بود، آخه موهاش خاکی بود

استخوناش آب شده، همه ی جونش کبود

گویا که پیکرش، به یه زهری سوخته بود

پیدا بود که با چشاش، کسی رو صدا زده

روی خاک ها غلتیده، خیلی دست و پا زده

چی بگم که از غمش، خون ز دیده ها میاد

آخه قصه ی منه، روضه ی امام جواد

نمی گم از ستم ام فضل بی حیا

آخ خدا حرف میزنم از وفای کفترا

کفترا پر میزدند، همگی بالا سرش

تا ز آفتاب نسوزه بدن مطهرش

اما کاشکی آی خدا، کفترای با وفا

می بودن تو کربلا، می بودن رو قتلگاه

جای زینب غمین، به حسین غرق خون

همگی با پرهاشون، میزدن یه سایبون

آخه زینب نتونست، پیش داداش بمونه

زدن و کشوندنش، به زور تازیونه

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 6388 زمان : نظرات (0)

وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد

موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد

اونایی كه اهل روضه باشن،با یه كلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه

وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد

موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد

بس كه كبریت كشیده است به جانم این زهر

آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد

گفتم آبی روی آتش بود اشكم

بعضی وقت ها میگی گریه كنم،آبی رو آتیشه،سبك شم

گفتم آبی روی آتش بود اشكم اما

اشك هم پای دل شعله ورم میسوزد

همسرم ریخته در كاسه ی جان زهری كه

هم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزد

حرف از سوختن آمد

یه جایی بُرده تو رو كه بغض دلت میتركه

حرف از سوختن آمد به گمانم طفلی

گفت عمه كمكم كن كه سرم میسوزد

دوید از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اكبر،یه وقت دید یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو كاری ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات كاری ندارم،من خودم دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من كار نداری،من یه خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف كدوم طرفه،نجف و می خوای چیكار،گفت:می خوام رو كنم به جدم امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیكار میكنن،حسین........

به جوانیم قسم بیشتر از آتش جان

قلب من از بی وفایی همسرم میسوزد

من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله كردن،كف زدن،یكی از این كنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین كه رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:كجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنك بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،كربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین كه رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،كجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب كردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین........

تعداد صفحات : 48

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 106
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 284
  • آی پی دیروز : 484
  • بازدید امروز : 628
  • باردید دیروز : 5,239
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 21,041
  • بازدید ماه : 101,661
  • بازدید سال : 1,311,585
  • بازدید کلی : 19,817,413